زنبور عسل کارگر، زنبور ماده نابارور درون کندو است که عسل تولید میکند. در اینجا اندامهای بدن یک زنبور را به شما نشان داده و توضیح خواهیم داد که زنبور کارگر چه تفاوتهایی با دیگر زنبورهای درون کندو دارد.
زنبورهای کارگر، کوچکترین اعضای درون کندو، اکثریت زنبورهای یک کلونی را تشکیل میدهند. تمام این نوع زنبورها ماده هستند، اما تخمدانهای توسعه نیافتهای دارند، بنابراین قادر به تولید مثل نیستند. زنبورهای کارگر در مقایسه با زنبورهای نر و ملکه، ساختار بدنی خاصی از جمله غدد هیپوفارنژیال، نافه مُشک، غدد مومسازی و سبد گرده گل دارند که انجام تمام وظایف ضروری مربوط به کندو را برای آنها میسر میسازند.
فهرست مطالب
Toggleویدئو زنبور عسل کارگر را بهتر بشناسید!
ظاهر یک زنبور عسل کارگر
بدن یک زنبور عسل از موهای کرکی و چندشاخه پوشیده شده است که گرده گل را جمعآوری کرده و به تنظیم دمای بدن زنبور کمک میکند. حشرات به جای اسکلت داخلی، دارای اسکلت خارجی هستند که شامل پوشش خارجی سفتی هستند که از چندین لایه تشکیل شدهاند. بدن زنبور دارای نوعی اسکلت خارجی ساخته شده از صفحات کوچک و متحرک کیتین (نوعی ماده سفت و ضدآب) ساخته شده است. بدن زنبور دارای سه بخش است: سر، سینه و شکم.
سر
مثلثی شکل و شامل موارد زیر است:
مغز
دارای حدود ۹۵۰،۰۰۰ نورون است. زنبورهای عسل دارای توانایی یادگیری و پردازش حافظه بسیار خوبی هستند که برای پروازهای طولانی و دور از کندو به منظور جستجوی غذا ضروری است. مغز عملکردهای کل سیستم بدن را هماهنگ و تنظیم میکند. در حالی که اندازه مغز زنبور عسل تنها ۱ میلی متر مکعب است، دارای برخی از متراکمترین بافتهای نوروفیل شناخته شده در مغز جانوران است.
آنتن
یک زنبور عسل دارای دو آنتن حسی است که بوسیله هزاران سلول حسی برای لمس و بو کردن پوشیده شده است. حس بویایی یک زنبور عسل، قویتر از هر پستاندار است و برای موقعیتیابی غذا و ایجاد ارتباط بین اعضای کندو، بسیار حائز اهمیت است. همچنین این اندامهای حساس، اطلاعات درباره سرعت باد و جهت پرواز را بازگو میکنند.
چشمها
یک زنبور عسل ۵ چشم دارد: سه چشم ساده به نام اوسلی و دو چشم مرکب. چشمهای ساده برای بینایی استفاده نمیشوند، بلکه برای تشخیص تغییرات شدت نور کاربرد دارند. چشمهای مرکب از تعداد زیادی از بخشهای کوچک و تکرار شده چشم به نام اوماتیدیا تشکیل شدهاند. هر یک از چشمهای مرکب زنبور عسل، شامل ۶۹۰۰ وجه هستند که مشاهده جلو، کنار، بالا و پایین زنبور را میسر میسازند.
این دو چشم مرکب بزرگ برای تشخیص حرکت نیز بسیار مناسب هستند. در حقیقت، زنبورهای عسل میتوانند جنبشهای پیرامون خود را با تفکیک زمانی یک سیصدم ثانیه مشاهده نمایند. انسانها قادر به حس جنبش تنها تا یک پنجاهم ثانیه هستند. بدین معنی که بطور مثال اگر یک زنبور به تماشای یک فیلم بپردازد، قادر به تفکیک تمام فریمهای فیلم در حال پخش خواهد بود.
به علاوه، زنبورها میتوانند تمام رنگهای مرئی برای انسان، به استثنای قرمز که برای آنها سیاه به نظر میرسد، را مشاهده نمایند. زنبورهای عسل، مانند بسیاری از حشرات دیگر، میتوانند نور فرابنفش را بصورت یک رنگ مجزا ببینند، که انسانها قادر به دیدن آن نیستند. زنبورها همچنین میتوانند پلاریزاسیون نور فرابنفش را تشخیص دهند، که به مسیریابی آنها در روزهای ابری و زمانی که خورشید پیدا نیست، کمک میکند.
دهان
زنبور دارای بخشهای پیچیده دهانی است که برای خوردن و آشامیدن مورد استفاده قرار میگیرند. اندازه و شکل این بخشها ممکن است بر اساس گونه زنبور متفاوت باشد، اما معمولاً زنبورها دارای موارد زیر هستند:
– فکهای جفت (یا آروارهها): فکها بسیار قوی و مفید هستند. آروارهها به ماهیچههای قدرتمند متصل هستند و میتوان از آنها برای بلند کردن و حذف مواد زائد از کندو، حمله به مزاحمها و ساخت شانههای عسل بینقص با استفاده از موم بکار برد.
– یک فک پایینی (labrum) و دو فک بالایی (maxillae) که مانند لب هستند.
– یک خرطوم که بوسیله فکهای بالایی و پایینی حمایت میشود و لولهای است که برای جمعآوری شهد از آن استفاده میشود. این «زبان» بخوبی برای مکیدن شهد از عمیقترین قسمت درون گلها تنظیم شده و طول میانگین آن ۴/۶ میلی متر است.
غده هیپوفارنژیال زنبور عسل کارگر
این غده که تنها زنبورهای کارگر آن را دارند، ژل رویال (یا شیر زنبور عسل) تولید میکند. این مخلوط قوی پروتئینها و ویتامینها برای تغذیه لاروها در سه روز اول زندگی استفاده میشود که پس از آن، زنبورهای کارگر و زنبورهای نر بوسیله مخلوطی از گرده گل و عسل تغذیه میشوند. زمانی که یک لارو ماده بطور مداوم بوسیله ژل رویال تغذیه شود، به سرعت به یک زنبور ملکه تبدیل خواهد شد. این خوراکی مغذی تنها غذایی است که یک ملکه همیشه مصرف میکند و حفظ سطح بالای تولید مداوم تخم را برای او میسر میسازد.
حلق
اولین بخش مجرای گوارشی است. ماهیچههای قوی این بخش، مکش جهت بیرون کشیدن شهد گلها را میسر میسازند. این بخش همچنین محل دریافت طعم در حشرات است.
غدد بزاقی
در جلوی سینه واقع شدهاند و از طریق یک مجرا به دهان متصل هستند. این غده آنزیمهایی تولید میکند که به شکسته شدن ترکیبات غذا کمک میکنند. بخصوص آنزیم اینورتاز که قندهای شهد را تفکیک نموده و برای انجام فرآیند تبدیل این قندها به عسل ضروری است.
قفسه سینه
قفسه سینه در وهله اول به عنوان محل اتصال ۶ پا و ۴ بال، برای جابجایی مورد استفاده قرار میگیرد. رشته عصبی شکمی، قلب و مری از درون قفسه سینه عبور میکنند، اما اکثر فضای درون قفسه سینه بوسیله مجموعهای از عضلات پروازی اشغال شده است. یک شاهرگ درون قفسه سینه، خون (یا لنف خونی) را به جای ارسال از طریق یک سیستم رگی، مستقیماً به اندامها پمپاژ میکند.
اکسیژن بدون استفاده از گلبول قرمز، درون این لنف خونی شناور میشود، بنابراین این مایع به جای قرمز رنگ بودن، بیرنگ است. غدد بزاقی بر روی شکم و نزدیک به قفسه سینه قرار دارند و از طریق یک مجرا به حفره دهانی درون سر متصل میشوند.
بالها
یک زنبور عسل دارای دو جفت بال و سه جفت پا است که به قفسه سینه متصل شدهاند. بالهای بخشهای بسیار نازک اسکلت زنبور عسل هستند. در بسیاری از گونهها، بالهای جلو بزرگتر از بالهای عقب هستند. یک ردیف قلاب به نام هامولی (قلابهای اتصال) بالهای جلو و عقب را به یکدیگر متصل میکنند بطوری که در زمان پرواز زنبور، بالها بصورت هماهنگ با یکدیگر حرکت میکنند.
زنبورها میتوانند تا سه مایل دورتر از کندوی خود به جستجوی غذا بپردازند و به سرعتی بالغ بر ۱۵ مایل در ساعت دست یابند. یک زنبور در زمان استراحت میتواند بالهای خود را از قلاب رها کرده و آنها را به عقب خم کند. صدای وزوز خاص یک زنبور عسل بوسیله فرکانس حرکت بالهای آن مشخص میشود. بالهای زنبور ۱۱،۴۰۰ بار در دقیقه تکان میخورند.
پاها
پاهای یک زنبور همانند حشرات دیگر هستند. زنبور دارای سه جفت پای متصل به بدن خود است. بخشهای مختلف پای زنبور عبارت اند از: بند اول، بند دوم، ران حشره، بند چهارم و قوزک پا. این بخشها هر کدام به عنوان کپل، ران، ساق و پنجه پا عمل میکنند و مفصلهایی ریز، هر بخشهای پا را از یکدیگر جدا میکنند. همچنین پاهای یک زنبور دارای چندین ساختار بخصوص است، از جمله:
– موهای فرچهای، شانهای و سبد مانند که گرده گل را جمعآوری میکنند.
– نوعی چنگه یا پنجه برای نگه داشتن و دست کاری اشیاء
– یک شیار کوچک برای جدا کردن گرده گل از آنتنها
– یک اندام انبر مانند برای فشردهسازی گردههای گل
سبد گرده گل یا کوربیکولا که میتوان بر روی پاهای زنبور مشاهده کرد، از موهای سفت بلندی ساخته شده است که پیرامون یک بخش پهن و عریض بر روی پاهای پشت زنبور کارگر پیچیده شدهاند. موهای سفت بر روی پاهای دیگر، برای شانه کردن دانههای گرده از بدن زنبور که فشرده شده و برای انتقال به کندو، درون سبد گرده ذخیره شدهاند، مورد استفاده قرار میگیرند.
شکم
از لحاظ طولی با اندازه بالها برابر است و از اندامهای دستگاه گوارشی زنبور محافظت میکند. در این قسمت از بدن، قلب، کیسه زهر و چندین غده وجود دارند. اندامهای تولید مثل نیز درون شکم قرار دارند. در یک زنبور ملکه تخم گذار، تخمدانهای اکثر فضای شکم را اشغال میکنند و منجر به بزرگ شدن شکم ملکه میشوند.
شکم زنبورها اندام فرعی دیگری ندارد، اما تقریباً تمام اندامهای داخلی زنبور را در خود جای میدهد. همانند سایر حشرات دیگر که از هوا تنفس میکنند، زنبورها نیز شش ندارند. در عوض، یک سیستم لولههای هوای منشعب، یا تراشیا، اکسیژن را به درون بدن زنبور منتقل نموده و به تمام اندامهای زنبور میرساند. این گذرگاههای هوا، مجرای تنفس (اسپیراکول) نامیده میشوند و تنفس را برای زنبور ممکن میسازند.
چینهدان عسل
شکم همچنین یک سیستم گوارشی لولهای شکل را در خود دارد که شامل چینهدان عسل (یا معده عسل) است که زنبور، شهد جمعآوری شده برای انتقال به کندو را بدون هضم آن، در آنجا نگهداری میکند. یک شیر عضلانی به نام پیش شکمچه (پروونتریکولوس) بسته شده و از انتقال شهد به درون معده زنبور جلوگیری میکند. چینهدان قابل انبساط است و بدین ترتیب به زنبور اجازه میدهد تا مقادیر بیشتری شهد را حمل نماید. زنبور پس از بازگشت به کندو، محتوای چینهدان را جهت ذخیره در سلول عسل یا تغذیه سایر زنبورها بوسیله مبادله خوراک، مجدداً از طریق دهان خارج میکند.
معده اصلی
معروف به گوارش گاه (ونتریکولوس) محلی در فرآیند گوارش اولیه برای گرده گل و شهد است. این اندام که درون شکم به دور خود پیچیده است، تقریباً دو برابر بدن زنبور طول دارد. سلولهای مخاطی که دیواره معده را پوشاندهاند، محل هجوم میکروسپوریدیا نوزما است.
روده پسین
این اندام از روده و رکتوم تشکیل شده است که محصولات متابولیک قابل استفاده مجدد بازیابی شده و آب اضافی آنها توسط بدن جذب میشود. همچنین رکتوم قابل تورم است و میتواند حجم زیادی از مواد زائد را در خود حفظ کند.
بسیاری از افراد میپرسند که زنبورها، بخصوص در زمستان، مدفوع خود را در کجا دفع میکنند؟ زنبورها کندوهای خود را بسیار تمیز نگه میدارند و تا زمانی که بتوانند یک «پرواز نظافتی» به بیرون از کندو انجام دهند، فضولات خود را در درون بدن نگه میدارند. در آب و هواهای سرد و زمستانهای طولانی، زنبورها در واقع میتوانند به مدت چند هفته یا چند ماه انجام این کار را به تعویق بیاندازند.
لولههای مالپیگی
تعداد آنها زیاد است و به انتهای پایه روده پشتی متصل بوده و به راحتی درون حفره شکمی حرکت میکنند. کاربرد آنها مانند کلیههای مهرهداران است و نمکهای اضافی و مواد زائد متابولیک را از خون حذف کرده و وارد روده میکنند تا از بدن دفع شوند.
غدههای موم
این غدهها در قسمت تحتانی شکم زنبور هستند و دانههای موم زنبور عسل را ترشح میکنند که در ساخت شانه عسل کاربرد دارند. بسیاری از زنبورها برای تولید و شکلدهی مومی که قرار است به خانه آنها تبدیل شود، با یکدیگر همکاری میکنند. زنبورها به منظور تولید یک پوند موم، باید حداقل ۸ پوند عسل مصرف نمایند.
نیش
زنبورهای ماده (مانند نژاد زنبور عسل اروپایی) دارای نیش هستند، اما برخی زنبورها وجود دارند که نیش ندارند. زمانی که زندگی زنبور در خطر باشد، یا متوجه بو، صدا یا رنگی به عنوان تهدید برای کندو شوند، از نیش خود استفاده میکنند. این نیش درست مانند یک قلاب ماهیگیری، دارای دندانه هستند و زمانی که زنبور تلاش میکند نیش خود را از بدن قربانی خارج کند، بخشی از شکم زنبور پاره شده و از بدن جدا میشود و زنبور کمی بعد از آن میمیرد.
این اتفاق معمولاً بر روی پوست انسان رخ میدهد، اما زنبورهای دارای نیش دندانهدار گاهی اوقات میتوانند بدون آسیب زدن به خود، سایر حشرات را نیش بزنند. زنبورهای ملکه و زنبورهای بسیاری از گونههای دیگر، مانند خر زنبور (زنبور نر درشت) و بسیاری از زنبورهای غیراجتماعی، نیشهای صافی دارند و میتوانند پستانداران را بطور مکرر نیش بزنند.
کیسه زهر
این کیسه به نیش متصل است و ترکیبی از مواد شیمیایی پروتئینی (سم) و مواد شیمیایی اخطاردهنده را درون خود نگه میدارند. این پروتئینها میتواند به سرعت باعث واکنش موضعی دردناکی در مهرهداران شوند، که در افراد شدیداً حساس ممکن است بسیار شدید یا تهدیدکننده زندگی باشد.
زمانی که یک زنبور نیش میزند، میله دندانهدار نیش به همراه کیسه زهر، درون بدن باقی میماند. یک عضله متصل به این کیسه، حتی پس از جدا شدن از بدن زنبور، به پمپاژ زهر از طریق نیش به درون بدن ادامه میدهد. به همین دلیل، نیش زنبور را باید با استفاده از یک کارت اعتباری یا چاقوی جیبی، فوراً از بدن جدا کرد و نباید محل آن را نیشگون گرفت، زیرا این کار باعث ورود اجباری زهر به درون پوست میشود.
دلیل وجود خطوط زرد و قهوهای رنگ بر روی بدن زنبور چیست؟
خطوط بدن زنبورهای نر واضحتر هستند
ممکن است توضیح بیولوژیک این موضوع این باشد که زنبورهای نر از تخمهای غی ربارور بوجود میآیند و بنابراین مشخصات فیزیکی آنها به مشخصات ملکه وابسته است. از این رو رنگهای پررنگتر خطوط بدن آنها باعث مخفی شدن حشرات در زمان نزدیک شدن حشرات شکارچی میشود، اما بدن زنبورهای دارای رنگ روشن، به عنوان نوعی اخطاردهنده به شکارچیها یا سارقان عسل عمل میکند. اما دور شدن آنها از کندو آن قدر نادر است، بنابراین تنها احتمال علمیِ دارا بودن ژن ملکه باقی میماند.
خطوط بدن زنبورهای ماده وضوح کمتری دارند
ملکه پیش از خوابیدن بر روی تخمها، چندین بار جفتگیری میکند، بنابراین زنبورهای کارگر به دنیا آمده از یک دوره تخم گذاری، ممکن است از اسپرم زنبورهای نر مختلف بوجود آمده باشند، بنابراین این امر به رنگبندی متفاوت آنها منجر میشود. به هر حال، از آنجایی که زنبورهای ماده دارای نیش هستند و میتوانند از کندو و کلونی خود دفاع کنند، در زمان مبارزه با دشمن، رنگ آنها اهمیتی ندارد.
این رنگها و میزان شدت آنها نیز در میان گونهها متفاوت است. بدن برخی زنبورها عمدتاً سیاه است، در حالی که سایر زنبورها دارای نوارهای تیره تا روشن هستند. دلیل اینکه چرا بدن زنبورها دارای این رنگها است، تاکنون برای دانشمندان ناشناخته باقی مانده است.
نتیجه گیری:
تحقیقات انجام گرفته در آلمان نشان داده است که فعالیت های انفرادی زنبوران در داخل کلنی تا حدودی به سن زنبوران بستگی دارد. بسیاری از فعالیت های زنبوران کارگر را با قرار دادن کلنی در کندوی شیشه ای که قاب های آن به ردیف در روی هم قرار گرفته و زنبوران علامت گذاری شده و از طرفین شانها قابل دید می باشند، مشاهده کرده اند.
روسچ (۱۹۵۳) و دیگران متوجه شدند که زنبور کارگر قسمتی از زندگی خود را به عنوان زنبور آشیانه صرف می کند، او در کلنی باقیمانده و به احتمال پشت سر هم یک رشته فعالیت هایی را با توجه به سن خویش انجام می دهد.
اوایل:
در وسط آشیانه: تمیز کردن سلول ها و سرپوش گذاشتن روی آنها (هنوز غدد شیری و آرواره ای فعال نیستند).
هنوز در وسط آشیانه:
پرورش نوزادان، فراهم کردن، کمک کردن و غذا دادن به ملکه (غدد شیری و آرواره ای برای نوزادان غذا تولید می کنند).
بعد: در تمام قسمت های آشیانه:
ترشح موم (غدد مومی فعال هستند) و ساختن شان
در همان موقع در قسمت بیرونی آشیانه:
دریافت شهد و ذخیره کردن گرده و تولید عسل با مهارت خاص (غدد شیری آنزیم ها را ترشح میکنند).
در پایان:
مثبت شدن واکنش زنبور نسبت به نور و دفاع از کندو (کیسه زهر با ترشحات غدد زهر پر شده است).
شما چه اطلاعات دیگری درباره زنبور عسل کارگر دارید؟ با ما در میان بگذارید.
دیدگاهی در مورد “زنبور عسل کارگر را بهتر بشناسید!”
کاش در مورد انواع نژادهای زنبورهای عسل و تفاوتهای بین نژادها و سازگاری کدام نژادها در اقسانقاط کشور بهتر است و چه چیزهایی باعث از بین رفتن زنبورها و یا ضعف آنها در عسل دهی میشود ، مینوشتید .
سلام
ممنون از پیشنهادتان.
در مقالات بعدی کامل بررسی میشود.
با سلام و تشکر
ایکاش درباره موارد زیر هم می نوشتید:
طول عمر زنبور عسل
نحوه ارتباط و تبادل اطلاعات بین آنها
قدمت زنبور عسل در کره زمین
موجود قبلی زنبور عسل در درخت فرگشت
تفاوت کروموزومهای زنبور عسل با سایر زنبورها
سلام. ممنون از توجهتون
در مقالات دیگر بررسی شده